زندگينامه
سيامك ياسمي، فرزند رشيد ياسمي و برادر كوچك شاپور ياسمي، پس از آن كه تحصيلاتش را در رشته حقوق دردانشگاه تولوز (فرانسه) به پايان برد در سال 1328 به استخدام وزارت امور خارجه درآمد، و از همان زمان به ترجمه داستانهاي خارجي و چاپ آنها در مطبوعات پرداخت. تعدادي از ترجمههاي او در خلال سال هاي 1328 تا 1330 در مجلههاي فردوسي و خوشه چاپ شده است.
در اين سالها برادرش شاپور مدير تهيه استوديو «پارس فيلم» بود و علي كسمايي در كنار آنها داستان و گفت و گوها فيلمهاي استوديوي كوشان را مينوشت. سيامك بلافاصله پس از فوت پدرش به واسطه شاپور به دفتر دكتر كوشان دعوت شد و با نوشتن داستان فيلم «مستي عشق» (1330) همكارياش را با «پارس فيلم» آغاز كرد. پس از همكاري با كوشان به عنوان مشاور كارگردان در فيلم «دزد عشق» (1331) و نوشتن داستان فيلم پرفروش «افسونگر» (اسماعيل كوشان، 1331) كارگرداني «شبهاي تهران» (1332) به او محول شد. او موقع كارگرداني نخستين فيلمش كمترين شناختي از دانش كارگرداني نداشت؛ فقط كوشان و كسمايي را پشت دوربين فيلمبرداري ديده بود.
ياسمي تا سال 1338 شش فيلم ديگر براي كوشان ساخت: «راهزن» (1333)، «يوسف و زليخا» (1335)، «ظالم بلا» (1336) «بيژن و منيژه» (1337) و «طلسم شكسته» (1337). «چشمه آب حيات» (1338) آخرين فيلمي است كه ياسمي براي «پارس فيلم» كارگرداني كرد. او از همان سال با تأسيس «پوريا فيلم» تهيه فيلمهايش را خودش به عهده گرفت.
ياسمي با «آقاي قرن بيستم» (1343) و به ويژه «گنج قارون» (1345) سينماي ايران را از بحران ورشكستگي نجات داد، هرچند فيلمهايي كه پس از آن در «مكتب گنج قارون» ساخته شدند، به دليل موضوعهاي تكراري، سينماي ايران را با بحران رو به رو كردند.
ياسمي تا سال 1355 با ساختن فيلمي به نام «هيولا» در حرفه خود فعال بود. در سالهاي نيمه اول دهه 1350 نسبت به كارش بي حوصله شد و ديگر فيلمسازي ميلي در او برنميانگيخت. فيلمهايش با شكست مواجه مي شدند، و حتي بازيگر پولسازي مثل محمدعلي فردين در فيلم «مرد هزار لبخند» (1350) نميتوانست او و فيلمش را از شكست نجات بدهد.
فيلمهاي ياسمي در سالهاي دهه 1330 به مراتب قابل قبولتر از فيلمهاي او در نيمه دوم دهه 1340 و نيمه اول دهه 1350 است. او در فيلمهايي مثل «طلسم شكسته» (1337)، «ساحل انتظار» (1342)، «لذت گناه» (1343) و «آقاي قرن بيستم» (1343) به مراتب بهتر از «نابغه هفتماهه» (1343)، «شمسي پهلوون» (1345)، «طوفان نوح» (1346)، «دالاهو» (1346)، «بر آسمان نوشته» (1347)، «قوز بالاقوز» (1349)، «ليلي و مجنون» (1349)، «آبشار طلا» (1351)، «پريزاد» (1352)، «دل خودش ميخواد» (1353)، «پري خوشگله» (1353) و «رانده شده» (1354) فيلنامههايش را نوشته و كارگرداني كرده است.
سيامك ياسمي در 69 سالگي بر اثر سرطان در تهران درگذشت. او شاعر بود ودفتر شعري هم به همت فرزندانش از وي در سال 1380 منتشر شده است.