|
|
|
زندگينامه
مرتضي حنانه (1368-1301) مرتضي حنانه از هشت نه سالگي به عضويت گروه پيشاهنگان نوجوان درآمد و به نواختن فلوت علاقه نشان داد. وقتي به هنرستان عالي موسيقي رفت، زير نظر غلامحسين مين باشيان به فراگيري اصول نظري و عملي موسيقي غربي پرداخت، هم زمان آموزش فلوت را نزد پيتر دولگوف آغاز كرد (17-1313). در سالهاي جواني اصول هورن را نزد رودولف اوربانتس فرا گرفت (1318) و تحصيل موسيقي و آهنگسازي را نزد پرويز محمود ادامه داد. با تشكيل اركستر سمفونيك تهران به عضويت اين اركستر درآمد و پس از مهاجرت پرويز محمود، روبن صفاريان و روبيك گريگوريان رهبري اركستر سمفونيك به او واگذار شد. از آغاز دهه 1330 همزمان با آهنگ سازي و خلق سوئيت شهر مرجان براي فيلم مستند ايران سرزمين طلاي سياه (1325) كه در چهار قسمت ساخته شده بود، موسيقي متن نوشت. تنظيم و اجراي موسيقي نمايش نزاع عزرائيل و شيطان به كارگرداني سرهنگ محمد شب پره از ديگر كارهاي حنانه در اين سالهاست. سپس به پيشنهاد شب پره براي فيلم تاريخي بهلول/ ديوانه عاقل (صادق بهرامي 1336) يك سمفوني نوشت كه همراه گروهش در استوديو پارس فيلم تنظيم و اجرا كرد. سرهنگ شب پره از همين موسيقي براي فيلم ديگرش عروس دجله (نصرت الله محتشم 1333) استفاده كرد. حنانه پس از گرفتن بورس تحصيلي به ايتاليا و واتيكان رفت (1333) و با همكاري گروه آلكس آقابابيان در كار دوبله فيلم در ايتاليا مشاركت كرد. در چينه چيتا زير نظر كاندلي و فرارا با شيوه ساختن و ضبط موسيقي فيلم آشنا شد و در سال 1341 پس از بازگشت به ايران اركستر فارابي را در راديو تأسيس كرد و سرپرستي اركستر و تنظيم آهنگهاي نواسازان راديو را به عهده گرفت. سال 1342 موسيقي متن ساحل انتظار را براي سيامك ياسمي نوشت و اجرا كرد. حنانه از تجربه هايي كه در چينه چيتا به دست آورده بود تكنيك لوپ كردن را براي فيلم هاي لذت گناه (سيامك ياسمي 1343) و تپه هاي مارليك (ابراهيم گلستان1342) به كار برد و همواره از منسوخ شدن اين روش كه جايش را به روش«من در آوردي اديت كردن» داد، گلايه مي كرد؛ زيرا در روش اديت موسيقي اغلب اوقات مجبور مي شد براي هم آهنگي با طول نما لحظه هايي از موسيقي هايش را كوتاه كند. او در دهه 1350 براي فيلم هاي صمد و فولاد زره ديو، فرار از تله و راز درخت سنجد (از ساخته هاي جلال مقدم) نيز از روش لوپ كردن استفاده كرد و در سالن نمايش با رهبري اعضاي اركستر هر سه دقيقه به دقيقه به تنظيم موسيقي فيلم پرداخت. حنانه موسيقي فرار از تله را در مدت سه ماه نوشت و براي آن جايزه ي جشنواره سپاس 1350 را دريافت كرد.
خود حنانه در يك ارزشيابي كلي موفق ترين موسيقي هاي فيلمش را به شرح زير برشمرد:
موسيقي فيلم كوتاه همبرگر از حيث تكنيك و ارزش موسيقيايي صرف، فرار از تله از نظر تكنيك موسيقي، مجموعه تلويزيوني هزار دستان از جنبه محتواي مردمي و ملي.
حنانه در تنظيم موسيقي متن جعفر خان از فرنگ برگشته نيز از تار استفاده كرد. در صحنه هايي كه جعفر خان از هواپيما پياده مي شود يا با شنل ماتادورگونه اش راه مي رود قطعه مارش گونه ي كارمن (ژرژ بيزه) را مي شنويم كه براي القاي حس غرب زدگي جعفر خان با تار نواخته مي شود.
موسيقي فيلم كاكو (شاپور قريب 1350) اگر چه در سال و زمانه ي ساخت آن مهم شمرده مي شد، در نزد خود حنانه كم اهميت بود. او به رغم اين كه براي نخستين موسيقي فيلمش بهلول از سمفوني استفاده كرده بود بعدها به اين نتيجه رسيد كه از جنبه بصري موسيقي ريتميك پاپ يا جاز كاربرد سينمايي تري دارد. از اين نوع موسيقي نخستين بار در فيلم هاي فرار از تله، صمد و فولاد زره ديو و در سالهاي بعدتر مردي كه موش شد (احمد بخشي) استفاده كرد، و تكامل يافته تر آن را در مجموعه هزار دستان به كار برد.
حنانه موسيقي متن فيلم هاي قصه ماهان (جواد طاهري 1352) گرگ بيزار(مازيار پرتو 1352) قفس (ايرج قادري 1353) و مو سرخه (عبدالله غيابي 1353) را هم ساخته است كه آثار شاخصي محسوب نمي شوند.
|
|
|