در گرماگرم مبارزات مردم براي آزادي از شر ظلم حاكم، رهبري را مرد شجاع جواني به نام «يعقوب» به عهده دارد. يعقوب در جريان مبارزه كه هدفش برانداختن حاكم، «درهم بن نصر»، است وارد ماجراها و حوادث بيشماري مي شود و در اين ميان عشقي هم به «جميله» پيدا مي كند. يعقوب سرانجام با به پايان رسيدن غائله و سركوبي حاكم با جميله ازدواج مي كند.
|