سازمان سوره ايميل اخبار سينمايي جشنواره سينما صفحه اصلي
جزييات اصلی
تمام عوامل
شركت تهيه كننده
( ) تمام جشنواره ها
( ) جشنواره داخلی
( ) جشنواره خارجی
( ) ديدگاه عوامل فيلم
( ) خلاصه داستان فيلم
تمام رويدادها
 به تفکيک اصناف
 به تفکيک هنرمندان
 به تفکيک جشنواره
 به تفکيک دفاتر توليد
( ) آلبوم عكس
( ) عكس های  فيلم 
( ) عکس های پشت صحنه
( ) پوستر
( ) گزيده سكانس
( ) محل فيلمبرداری
( ) مسائل فنی
( ) سايت های اختصاصی


   جوانمرد( 1353)

خلاصه داستان :
دو دوست به نام هاي اميرپلنگ (محمدعلي فردين) و احمد ننه بابا جگركي (ذكريا هاشمي) به آسيه (مرجان) علاقه دارند؛ اما آسيه به امير علاقه مند است، و امير به نفع احمد از آسيه دوري مي جويد. احمد با قلي، كه از پدر آسيه طلبكار است، درگير مي شود و او را به قتل مي رساند؛ اما امير دستگير مي شود. احمد با ارثي كه از عمه اش به او مي رسد سرمايه اي مي اندوزد و به تهران مي رود. آسيه نيز پس از فوت پدرش به تهران مي رود و در كافه اي آوازه خوان مي شود. امير پس از پايان محكوميتش با كاس آقا (سيدعلي ميري) به تهران مي رود؛ اما احمد كه صاحب كارخانه اي شده است آن دو را از خود مي راند. امير آسيه را در كافه مي يابد و به خانه ي كاس آقا مي برد. در غيبت امير و كاس آقا صادق (علي آزاد) صاحب كافه، و افرادش براي بازگرداندن آسيه به كافه با او درگير مي شوند. آسيه بر اثر سقوط از ايوان خانه نابينا مي شود. امير از احمد كمك مي خواهد و قول مي دهد كه در صورت معالجه ي آسيه دوباره از او دوري كند. امير وانمود مي كند كه به عياشي مشغول است و‌آسيه هم به كافه بازمي گردد. احمد براي بازگرداندن آسيه به كافه مي رود و داستان فداكاري امير را شرح مي دهد، و در آنجا با صادق درگير و زخمي مي شود. احمد در بيمارستان بستري و پس از معالجه مرخص مي شود و سرانجام امير و آسيه زندگي تازه اي را آغاز مي كنند.

    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com