دو دوست در روزگار سختي با هم پيمان مي بندند كه در هر زماني و شرايطي ياور يكديگر باشد. طي حادثه اي آن دو از هم دور مي شوند. يك از آنها به لحاظ استعدادي كه در زمينه ي موسيقي دارد، خواننده ي معروفي مي شود و موقعيت خوبي پيدا مي كند و در اين حال دوست قديمي اش را از خود مي راند. خواننده با زن هوسبازي ازدواج مي كند و كجروي ها سرانجامش را به افلاس مي كشاند. اين زماني است كه دوست ديگر صاحب شغل خوبي شده است و وقتي اتفاقاً دوست هم پيمانش را مي بيند و با خوشرويي او را پذيرفته و ياورش مي شود.
|