با مرگ رضوان برادرزاده اش بتي به ايران مي آيد تا املاكي كه به او به ارث رسيده بفروشد. فهيم براي خريدن املاك اصرار مي كند، اما بهرام كه مباشر املاك رضوان است مانع از معامله مي شود. بتي كه به بهرام علاقه مند شده ابتدا درصدد پاك كردن كدورت هاي بين بهرام و فهيم برمي آيد، اما وقتي فرهاد و فاخر از افراد فهيم، جلو رسيدن آب به زمين هاي مزروعي آن ها را مي گيرند و بهرام را زخمي مي كنند، به مقابله با آن ها برمي خيزد. فهيم و افرادش زمين هاي آبادي را به آتش مي كشند و بهرام فهيم را مجروح مي كند. فهيم براي معالجه به خون احتياج دارد و بهرام به او خون مي دهد، اما اهالي خواستار قتل فهيم مي شوند. فهيم، كه تحت تأثير فداكاري بهرام و بتي قرار گرفته، مردم را آرام مي كند و قول مي دهد كه خسارت آن ها را جبران كند.
|