«ظفر ديوان» سرمايه دار مشهور كه مدت ها در خارج به سر مي برده قصد بازگشت به ايران و شروع فعاليت دامنه داري را در زمينه ي تجارت دارد. گروهي قصد دارند او را از بين ببرند و براي اين منظور از «ريكاردو» گنگستر بين المللي دعوت مي كنند كه وارد ايران شود. در اين شرايط «منصور» و «امير» و «نادر» كه كارشان رانندگي است وارد ماجرا شده و نقشه هاي ريكاردو را به هم مي زنند و ظفرديوان را نجات مي دهند. ظفر ديوان نيز كمك مي كند تا منصور و امير و نادر با دختران محبوبشان ازدواج كنند.
|