«رضا» جوان دست و پاچلفتي، شيفته «رويا» است. اما «رويا» قرار است با «امير» ازدواج كند. «رويا» و «امير» كه دوستدار صداقت، پاك و صميميت «رضا» هستند سعي مي كنند او را متوجه واقعيت نمايند. رضا وقتي از حقيقت مطلع مي شود، سخت مكدر و آن ها را ترك مي گويد. چندي بعد براي اينكه عظمت عشق خود را به رويا ثابت كند، فداكارانه با گروهي تبهكار درگير شده و امير را از يك خطر واقعي مي رهاند.
|