در اثر حادثه اي كودك خانواده ي متمولي از والدينش دور مي افتد. كولي دوره گردي كودك را مي يابد او را بين كولي ها مي برد و بزرگش مي كند. سال ها بعد كودك، جوان برومندي شده و شيفته ي دختري مي شود و پس از جلب موافقت والدين دختر، براي تهيه مقدمات ازدواجش به شهر مي رود. او اتفاقاً با اتومبيل پدرش تصادف كرده و به خانه اش برده مي شود و پس از يك سلسله حوادث سرانجام حقيقت آشكار شده و پدر فرزند گمشده اش را مي شناسد.
|