پدري كه از نيرنگ هاي كارخانه دار مطلع شده در توطئه اي به قتل مي رسد و مادر از آن پس دو دخترش را با تحمل رنج و زحمت زياد بزرگ مي كند. يكي از دخترها منشي كارخانه دار شده و به وسيله ي او فريب مي خورد. كارخانه دار قصد فريب دختر ديگر را دارد كه مادر از ماوقع آگاه شده كارخانه دار را به شدت مجروح مي كند. در دادگاه مادر تبرئه و كارخانه دار پس از سال ها تبهكاري گرفتار قانون مي شود.
|