رضا هفت خط (بهمن مفيد) و دوستش ممل (محمد مطيع) با قمار و اخاذي روزگار مي گذرانند. رضا وانمود مي كند كه در امور تجاري تبحر دارد و به اين ترتيب با اقدس (سيمين غفاري)، دختر ميرزا (علي اكبر مهدوي فر)، آشنا مي شود و به او قول ازدواج مي دهد. در حادثه اي رضا دستگير و زنداني مي شود و پس از آزادي به دروغ به مادرش (مهري وداديان) مي گويد كه در ايام غيبتش در بندر كار مي كرده است. او اقدس را از خود مي راند و اقدس كه گمان مي كند رضا دل در گرو دختر ديگري بسته است او را تعقيب مي كند تا به خانه ي مادرش مي رسد. اقدس انگشتري خود را به مادر رضا مي دهد تا رضا با فروش آن كاسبي مناسبي راه بيندازد. رضا موقع فروش انگشتر دستگير مي شود، اما قبل از آن كه مجرم شناخته شود با شهادت اقدس آزاد مي شود و با او پيمان زناشوئي مي بندد.
|