مردي (يدي) به كمك شيرين (ناتاشا) با صحنه سازي مي كوشد همسرش آذر (شهين) را قاتل مباشرشان (اكبر جنتي شيرازي) معرفي كند و بعد با رو در رو كردن مقتول با همسرش او را به جنون بكشاند، و از طرف ديگر با كشتن دخترخوانده اش فروغ (افروز روشنيان) ثروت آذر را به چنگ آورد. آنها فروغ را به خارج از شهر مي برند و او از اتومبيل به دره سقوط مي كند. راننده اي به نام ايرج (ايرج رستمي) و رحيم (رحيم روشنيان) دختر را نجات مي دهند و ماجرا را به پليس گزارش مي كنند. پليس ايرج را دعوت به همكاري مي كند و ايرج متوجه همكاري شيرين با پزشكي مي شود كه حكم به ديوانگي آذر داده است. ايرج با آذر ملاقات مي كند و موضوع را شرح مي دهد، و از فروغ مراقبت مي كنند. پس از اين كه مباشر به دست شيرين به قتل مي رسد ايرج با مأموران پليس سرمي رسد و شيرين و همسر آذر را به دام مي اندازند.
|