رضا قصاب (رضا بيك ايمانوردي) به شيرين علاقه دارد، اما شيرين به دست ايرج كه او را اغفال كرده، كشته مي شود. پدر (رضا بني احمد) و مادر (مهري وداديان) شيرين، رضا را به عنوان قاتل دخترشان معرفي مي كنند. رضا مي گريزد و به خانه اي پناه مي برد كه در آن دختري به نام زري (مرجان) ناپدري اش را كه درصدد دست درازي به او است به قتل
مي رساند. رضا و زري به كمك هم مي گريزند و به عنوان مباشر آقاي معز (احمد قدكچيان) استخدام مي شوند. اسكندرخان، كه از ايرج طلبكار است، افرادش را مي گمارد تا آقاي معز، را به قتل برساند، با اين هدف كه ثروت معز به پسرش ايرج (پيمان) برسد و او قادر به بازپرداخت بدهي اش شود. رضا چند بار جان آقاي معز را نجات مي دهد و ايرج را به درخواست پدرش مي يابد و نزد او مي برد. زري به ايرج علاقمند مي شود، اما اسكندر به رضا خبر مي دهد كه ايرج قاتل نامزد او است. زري از تحويل دادن ايرج امتناع مي كند، و در لحظه اي كه ايرج تصميم گرفته خود را به پليس معرفي كند يكي از افراد اسكندر به آقاي معز شليك مي كند و ايرج سپر جان پدرش شده و كشته مي شود. رضا و زري تصميم مي گيرند زندگي جديدي را با هم تشكيل دهند.
|