آقا مهدي (منوچهر صادق پور). و دو وردستش حسني (سيدعلي ميري) و اسمال (غلامحسين بهمنيار) دكان كله پزي دارند. مهدي دختري به نام هايده (فريده نصيري) را در دكانش مي بيند كه شباهت زيادي به نامزدش زري (فريده نصيري) دارد. مهدي، كه هايده را به جاي زري گرفته و از رفتار او متعجب است، هايده را به مطب روان پزشك مي برد. هايده مي گريزد و به خانه ي پدرش (صادق بهرامي) پناه مي برد. در آنجا زن پدرش افسانه قصد دارد هايده را مجنون معرفي كند تا ثروت پدرش را تصاحب كنند. پدر رضايت مي دهد كه دخترش را به تيمارستان ببرند. مهدي به تيمارستان مي رود و قبل از آنكه دوستان افسانه موفق شوند هايده را حلق آويز كنند او را با خود به خانه اش مي برد. هايده در خانه ي مهدي عكسي از زري مي بيند و متوجه قضايا مي شود. زري به دنبال مهدي به تيمارستان مي رود و گرفتار مي شود. پدر هايده به دنبال دخترش به تيمارستان مي رود و زري را با خود به خانه اش مي برد. مهدي تلاش مي كند هايده را به ازدواج با خود راضي كند و هايده اصرار مي ورزد كه او زري نيست. دوستان افسانه مراسم جشن را به هم مي ريزند. هايده مي گريزد و به خانه ي پدرش مي رود، و در آنجا پس از رو به رو شدن با زري به واقعيت پي مي برد. و سرانجام مهدي با نامزدش ازدواج مي كند.
|