دو تبهكار (جهانگير غفاري و كامران باختر)، كه از جانب جاسم (ماشين چيان) مأمور هستند نيمي از نقشه ي يك گنج پنهاني را به دست بياورند، پيرمردي (رضا بني احمد) را تحت فشار قرار مي دهند و او را مضروب مي كنند. پيرمرد قبل از مرگ محل اختفاي نقشه را براي دخترش (نيلوفر) فاش مي كند، و تبهكاران دختر را زير نظر مي گيرند. نقشه به دست كارآگاه جواني به نام سعيد (فرامرز حميدي) مي افتد، كه هويت خود را از دختر و تبهكاران پنهان مي كند. تبهكاران آن دو را گرفتار مي كنند و به ملاقات جاسم مي برند. جاسم با شكنجه ي دختر سعيد را وا مي دارد كه نيمه ي نقشه را در اختيار آنها بگذارد. ناديا (دليله نمازي)، خواننده اي از افراد جاسم كه به سعيد دلبسته است، آنها را نجات مي دهد. از يك سو تبهكاران و از سوي ديگر ناديا و دختر و سعيد و دو دوستش ابرام ديزل (ابراهيم فخار) و شنگول (اسدالله يكتا) به سوي غار محل اختفاي گنج رهسپار مي شوند. وقتي سعيد و دوستانش گنج را مي يابند جاسم و افرادش آنها را غافلگير مي كنند. با حضور مأموران ژاندارمري افراد جاسم كه قصد فرار دارند به دست او كشته مي شوند، و خود با شليك گلوله ي ناديا، كه زخمي شده، از پا درمي آيد. ژاندارم ها جواهرها را تحويل مي گيرند و سعيد و دختر تصميم مي گيرند زندگي مشتركي را آغاز كنند.
|