رضا (رضا بيك ايمانوردي)، كه در پرورشگاه بزرگ شده است، با همكاري چهار سارق تصميم به سرقت گاو صندوق شركتي را مي گيرند و دختر بچه اي پرورشگاهي، به نام نازي (نازنين)، به ستاره (جميله)، كه خوانندة مشهوري است، علاقه دارد. رضا ستاره را دعوت مي كند كه در پرورشگاه به نفع صندوق خيريه، برنامه اجرا كند. دزدها براي بدنام كردن رضا به گاو صندوق پرورشگاه دستبرد مي زنند، و مسئولان پرورشگاه عذر رضا را مي خواهند. نازي از پرورشگاه مي گريزد و به ستاره پناه مي برد. دزدها، براي جلب همكاري رضا، نازي را از خانة ستاره مي دزدند. رضا با آنها درگير مي شود و آن ها را به دام قانون مي اندازد. ستاره نيز از مسئو لان پرورشگاه درخواست مي كند كه نازي را به فرزندخواندگي بپذيرد.
|