صالح (منوچهر وثوق) پس از مرگ پدرش تأمين معاش خاله و مادرش (كارمن) را به عهده دارد. صالح و دوستش عدنان (بهمن مفيد) به مرواريد (هاله نظري) علاقه دارند، و عدنان كه نمك پرورده ي صالح است از علاقه ي خود درمي گذرد تا صالح با مرواريد ازدواج كند. عباد (سيامك اطلسي)، صاحب كافه اي در بندر، نيز دل در گرو مرواريد بسته و صالح را از ازدواج با او منع مي كند. صالح براي صيد مرواريد، به دريا مي رود. او به عمق آب مي رود و برنمي گردد. عدنان به بندر باز مي گردد و براي صالح مجلس ترحيم برگزار مي كنند. وقتي عباد مرواريد را از پدرش خواستگاري مي كند نيره (آرزو غفاري)، دوست عدنان، با فداكاري و براي آن كه مانع وصلت آن دو شود خود را همسر عباد معرفي مي كند. نيره با فروش خانه اش اسباب ازدواج عدنان و مرواريد را فراهم مي كند. صالح به تصور اينكه عدنان طنابي را كه با آن به قعر دريا رفته پاره كرده، به بندر باز مي گردد و رو در روي عدنان قرار مي گيرد. مرواريد فاش مي كند كه رفتار عدنان با او همچون برادر بوده است و براي نجات دادنش از چنگ عباد با او ازدواج كرده است صالح با عباد و همدستانش درگير مي شود و پس از به دام افتادن آنها با مرواريد زندگي مشتركي را آغاز مي كند.
|