ناخدا طاهر (ناصر ملك مطيعي) از مردم بندر در مقابل جور و اجحاف مسلم (احمد معيني) و دار و دسته اش حمايت مي كند. همسر فلج ناخدا مخالف كارهاي خيرخواهانه ي ناخدا است. ناخدا طاهر براي خريدن چند لنج و واگذاري آنها به مردم بندر به آبادان مي رود و يك قاچاقچي سابقه دار به نام مسلم (منوچهر وثوق) را كه متهم به قتل است با خود به بندر مي آورد. وقتي او تصميم مي گيرد به مسلم كمك كند جابر و افرادش سد راه او مي شوند و محل اختفاي مسلم را به ژاندارم ها اطلاع مي دهند. ناخدا مسلم را در گورستان پنهان مي كند و به كمك خواهرزاده ي همسرش دريا (فروزان)، كه با مسلم قرار ازدواج گذاشته، به او غذا مي رساند. مسلم دستگير مي شود و دريا، به گمان اينكه ناخدا او را لو داده، رنجيده خاطر است. اهالي بندر به ناخدا اعتراض مي كنند و حبيب، برادر مسلم، رو در روي ناخدا قرار مي گيرد. با تلاش ناخدا طاهر، سرانجام، جابر، كه قاتل واقعي است، دستگير مي شود؛ اما دريا حاضر به پذيرفتن حرف هاي او نيست. ناخدا سراغ حبيب مي رود و با چاقوي او زخمي مي شود. مسلم و دريا سر مي رسند و حقيقت را در مي يابند. در حالي كه دريا حاضر است نزد ناخدا بماند ناخدا از او مي خواهد كه همراه مسلم برود.
|