حبيب (ايرج قادري) و دوستش غضنفر (مرتضي عقيلي) در كارگاه شن كشي خان نايب كار مي كنند. قاسم (جلال پيشواييان) نيز كه در همان جا كار مي كند با حبيب خصومت ديرينه دارد. حبيب با مريم (ملوسك)، خواهرزاده ي خان نايب، ازدواج مي كند. پزشك تشخيص مي دهد كه مريم آبستن نمي شود. موقعي كه حبيب در سفر است قاسم به سراغ مريم مي رود، و مريم از پشتبام در حياط خانه ي امرالله (بهمن مفيد) سقوط مي كند و بي هوش مي شود. قاسم چو مي اندازد كه مريم و امرالله با هم سر و سري دارند، و چند روز بعد خبر مي پيچد كه مريم آبستن شده است. امرالله و حبيب، دور از زادگاه شان، با هم آشنا مي شوند مريم، پس از زايمان، امرالله را در كنار شوهرش مي بيند. تصور مريم نيز اين است كه امرالله در موقع بي هوشي از او هتك حرمت كرده است. قاسم چو مي اندازد كه بچه ي مريم حرام زاده است. حبيب قصد دارد مريم را به قتل برساند، و او موقع فرار به خانه ي امرالله پناه مي برد. امرالله حبيب را مجاب مي كند كه در اشتباه است. آن دو مريم را كه قصد دارد خود را از بالاي گل دسته ي مسجد به زير بيندازد نجات مي دهند. امرالله به ضرب چاقوي قاسم از پا درمي آيد و با به دام افتادن قاسم، مريم و حبيب زندگي تازه اي را آغاز مي كنند.
|