رضا (رضا بيك ايمانوردي) راننده ي رئيس يك شركت ورشكسته است. دارا (علي اكبر مهدوي فر)، رئيس شركت، با كارشكني هاي معاونش (محمد موسوي) به زندان مي افتد. دارا از رضا مي خواهد كه مانع بدنامي او شود. دختر رئيس يك شركت اروپايي (شورانگيز طباطبائي) در صدد سفر به ايران و عقد قرارداد با دارا است. رضا نقش دارا را ايفا مي كند، و به كمك نامزدش (ناديا)، كه رقاصه ي كافه است، كارشكني هاي معاون شركت را خنثي مي كند، و پس از آزادي دارا امكان عقد قرارداد دارا با دختر فرنگي را فراهم مي سازد. رضا به معاونت شركت گمارده مي شود و با نامزدش پيمان زناشوئي مي بندد.
|