اكبر (محمدعلي فردين) پدر بيمارش را به دليل سهل انگاري يك پزشك از دست مي دهد. او با زحمت شرايط تحصيل برادر كوچكش عباس (پرويز جعفري) را فراهم مي كند تا پزشك شود. در دوره اي كه عباس براي ادامه ي تحصيل به فرنگ رفته اكبر با دختر نابينايي به نام مريم (آيلين ويگن) و برادرش جيمي (جمشيد مهرداد) آشنا مي شود، و چون مريم صداي گرمي دارد او را در كاباره ي نصرت (حسين گيل) به كار خوانندگي مي كشاند و مديريت برنامه هاي او را در شهرهاي مختلف به عهده مي گيرد. او پول كافي براي معالجه ي مريم فراهم مي كند؛ اما همدستان نصرت پول ها را به سرقت مي برند و به دنبال حادثه اي اكبر را روانه ي زندان مي كنند. عباس، كه متخصص چشم شده، به ايران باز مي گردد و پس از آشنايي با مريم چشمان او را معالجه مي كند. عباس با اصرار زياد به مريم مي قبولاند كه با او ازدواج كند. اكبر از زندان مرخص مي شود و پس از اطلاع از قرار مريم و برادرش مقدمات ازدواج آن دو را فراهم مي كند. او با نصرت و افرادش درگير شده و وقتي مريم به دست افراد نصرت ربوده مي شود او را نجات مي دهد و به دست عباس مي سپارد و خود آن دو را ترك مي كند.
|