كيومرث (پيمان)، كه از فرنگ بازگشته، همراه پدرش نواب (محمود تهراني) و مباشرش (حسن رضياني) به روستا مي روند. كيومرث خود را به دو دختر كبلعلي (محمدتقي كهنمويي): آسيه (آرام) و آمنه (شهرآشوب) نزديك مي كند. كيومرث با وعده و وعيد آسيه را اغفال مي كند و نواب براي جلوگيري از آبرو ريزي پيش تر او را به شهر مي فرستد، و چندي بعد او را مجبور مي كند كه به ازدواج با آسيه تن در دهد. نواب در حادثه اي مي ميرد و كيومرث قبل از مراسم ساختگي ازدواج، آسيه را به مرد هوسراني (خشايار) مي سپارد. كبلعلي همراه دخترش مجلس را به سوي روستا ترك مي كنند. مرد هوسران و نامزدش كيومرث را به افلاس مي كشانند و وكيل خانوادگي او اعلام مي كند كه نواب ثروتش را براي عروسش آسيه به ارث گذاشته است. كيومرث به روستا مي رود. وقتي او درصدد اغفال آمنه است به دست آسيه كشته مي شود و با رسيدن ژاندرام ها كبلعلي خود را به عنوان قاتل معرفي مي كند.
|