شبگرد (رضا بيك ايمانوردي)، كه مردي لال است، شوكت (شورانگيز طباطبائي) را، كه خواننده ي كاباره است، از دست چند مرد مي رهاند و به خانه محقر خود مي برد. شوكت با پسرش شهرام (شهرام ثميني پور) زندگي مي كند. شبگرد، به حمايت از شوكت، با عوامل صاحب كاباره درگير مي شود. شبگرد در دادگاه، به شرط آن كه رضايت شاكي ها را جلب كند، بخشوده مي شود. مدير كاباره ي شوكت (ميرزاده) به شرطي از شكايت خود صرف نظر مي كند كه شوكت با او ازدواج كند. شوكت به خانه ي مدير كاباره مي رود و شهرام و زني (لاله)، كه دوست شوكت است، از او و مدير عكس مي گيرند و تهديد مي كنند كه اگر به آزادي شبگرد رضايت ندهد عكس ها را به همسر او نشان خواهند داد. مدير كافه مي پذيرد و شبگرد و گروه مطرب شان را استخدام مي كند. شوكت براي خلاص شدن از مزاحمت هاي مدير از شبگرد مي خواهد كه با او ازدواج كند؛ اما بر اثر نقشه ي مدير كاباره شبگرد متهم به سرقت مي شود. شوكت او را از خود مي راند؛ اما به ازدواج با مدير رضايت نمي دهد. مدير و عواملش شهرام را مي ربايند. سرانجام شبگرد آزاد مي شود و در نجات شهرام به شوكت ياري مي رساند.
|