نادر (ايرج قادري) بر اثر توطئه ي نامزد (مستانه جزايري) و دوستش (كاظم افرندنيا) دچار سانحه مي شود و گذشته ي خود را فراموش مي كند. او كه در بيمارستان بستري است از آسايشگاه مي گريزد و با بهجت (سپيده)، كه در يكي از روستاهاي شمال سپاهي بهداشت است، آشنا مي شود. ستوان امجد (بليش)، نامزد بهجت، در تعقيب نادر است، كه گمان مي كنند ديوانه اي فراري است؛ اما بهجت و برادرش غلام (جمشيد مهرداد) به او كمك مي كنند. نادر بر اثر حادثه اي مشاعر خود را باز مي يابد و سر خانه و زندگي اش باز مي گردد. مدتي بعد متوجه مي شود كه برادرش خسرو (رضا حاجيان) در صدد تصاحب ثروت او است. خسرو پس از كشتن دوستش قاسم (رفيع مددكار) به دست پليس گرفتار مي شود، و نادر شب عروسي خاطرات خود را با بهجت به ياد مي آورد و به ملاقات او مي رود تا زندگي مشتركشان را در كنار هم آغاز كنند.
|