داوود نجفي (سعيد كنگراني) با پدرش رحمان (علي نصيريان)، كه سرايدار يك شركت خصوصي است، و برادر عقب مانده اش نعمت زندگي مي كند. خواهرش اقدس آبستن است و شوهرش براي كار به كويت رفته و نگهداري از او بر مشكلات رحمان و همسرش
مي افزايد. رحمان و همسايه اش جعفر (اسماعيل داورفر)، كه همكار او در شركت است، براي كمك خرج زندگي در ميهماني هاي رئيس شركت (خشايار) به عنوان پيشخدمت كار مي كنند. خودشيريني هاي جعفر باعث ارتقاي مقام او مي شود، و نتيجه ي ندانم كاريهاي رحمان تنزل مقام او است. داوود به كار فيلمسازي هشت ميليمتري علاقه دارد و دلبسته ي ناهيد (نسرين قديري)، دختر جعفر است. داوود با تهيه ي يك دوربين هشت ميلي متري از پدرش، در حالتي عصبي و از خود بي خود به تلاش نافرجام براي سرقت از گاوصندوق شركت دست زده، فيلم مي گيرد. نمايش فيلم در تلويزيون باعث رسوايي پدر و اخراج او
مي شود. رحمان داوود را از خانه مي راند و او به اتاقك نگهباني پدربزرگش (اسماعيل محمدي)، كه راهبان قطار است، پناه مي برد. برادرش نعمت،در حالتي ناهوشيار، زير قطار مي رود و كشته مي شود. مراسم عزاداري در شبي برگزار مي شود كه ناهيد جامه ي عروسي پوشيده است.
|