دختر جواني (مري آپيك) با مادرش (آپيك يوسفيان) در انتهاي كوچه ي بن بستي زندگي مي كند. روزي دختر از پشت پنجره متوجه ي مردي (پرويز بهادر) مي شود كه در ابتداي كوچه با چتر زير باران ايستاده و به پنجره ي اتاق او چشم دوخته است. با تكرار اين وضع دختر به حضور مرد عادت مي كند و پس از آشنايي با مرد به او علاقمند مي شود. روزي برادر دختر (بهمن زرين پور) كه دائم در سفر است به خانه مي آيد و لحظه اي بعد مرد ناشناس هم وارد خانه مي شود و مي گويد كه مأمور جلب برادر دختر است.
|