“صمد“ كه براي كسب درآمد و افتخارات بيشتر در برابر عين الله باقرزاده بار ديگر به شهر سفر كرده است، گرفتار گروهي از قاچاقچيان موار مخدر مي شود. ظاهر ساده او بدواً قاچاقچيان را باور مي دهد كه از او بعنوان طعمه براي انجام عمليات مرگبار خود بهره بگيرند. اما ندانم كاريها بعلاوه ي صداقت او نهايتاً باعث نابودي باند و گرفتاري آنان بدست قانون مي شود.
|