امير (سعيد راد) در درگيري با برادرش در مي يابد، دختر خاله اش از رابطه ي نامشروع با او باردار شده، به جستجوي او مي پردازد. در حالي كه دختر، فرزند امير را سقط و ازدواج كرده و زندگي آرامي دارد. امير سالها بعد سرانجام دختر را مي يابد و فرزند او را به گمان اينكه فرزند خودش است مي ربايد. امير به هيچ وجه حاضر به باز گرداندن كودك نيست و خواستار پيوستن مادر كودك به خود است. و وقتي كه مادر چاره اي جز پذيرفتن خواسته ي امير را ندارد، در جريان يك حادثه، وقتي امير سعي مي كند كودك را از خطر برهاند، خود قرباني مي شود و در آخرين دقايق عمرش حقيقت را در مي يابد.
|