تيمور بزرگ مالكي است كه با استفاده از نفوذ يكي از مأموران عالي رتبه ي سازمان امنيت دار و دسته اي تشكيل داده و به اهالي روستا ظلم مي كند. مردي به نام سيدمصطفي به تيمور و ايادي اش اعتراض مي كند، و به كمك برادرش، سيد مرتضي، كه به اتهام فعاليت سياسي در زندان بوده و آزار شده، مردم را بر ضد تيمور مي شوراند. آنها با پيروزي انقلاب تيمور را تحويل مأموران مي دهند.
|