مهدي، ديوانه وار شيفته ي گلي است، همه جا او را تعقيب مي كند و به دليل حسادت امير، نامزد گلي را به قتل مي رساند. گلي در پيگيري غيبت نامزدش با مهدي روبرو مي شود و مورد تجاوز قرار مي گيرد. مهدي دستگير و محاكمه مي شود، اما به دليل فقدان مدارك كافي آزاد مي شود و مجدداً به آزار گلي مي پردازد. پدر گلي كه بيماري قلبي دارد، در برخورد با مهدي سكته مي كند و مي ميرد . گلي متوجه مي شود كه مهدي به دنبال خواهرش، رؤيا است . جسد امير كشف مي شود و پليس در جستجوي قاتل او با گلي تماس مي گيرد. وكيل مدافع مهدي، كه ماجرا را دريافته است نقشه اي براي به دام افتادن مهدي طرح مي كند، اما او پليس را مي كشد و به تعقيب رؤيا مي پردازد. گلي درآخرين لحظه به كمك خواهرش مي شتابد و مهدي را به قتل مي رساند.
|