سيد پيرمرد عليلي است كه از راه تكدّي گذران مي كند. او دو پسر دارد: عباس، قالپاق دزد، كه پدر را مسبب مرگ مادر مي داند و او را با زخم زبان هايش مي رنجاند، و عبدالله، پسر كوچك تر، كه نسبت به پدر مهربان است. عبدالله پس از آشنايي با احمد مكانيك سه چرخه اي براي پدر مي سازد. سيد در نخستين روز استفاده از سه چرخه، بر اثر تصادف كشته مي شود و عبدالله كه خود را مسئول مرگ پدر مي داند برادر را ترك مي كند و به احمد مكانيك پناه مي برد.
|