حكومت مركزي براي سركوب نهضت جنگل قواي قزاق را به جنگل هاي گيلان گسيل مي كند. سه تن از ياران ميرزا كوچك خان نقشه هاي سرّي قواي قزاق را به دست مي آورند و مي كوشند آن را به ميرزا برسانند. شب را در خانه ي يك روستايي به صبح مي رسانند، اما قبل از حركت قواي قزاق سرمي رسند و آنان و خانواده ي روستايي را كشتار مي كنند. پسر نوجوان خانه از مهلكه مي گريزد و براي رساندن نامه به سران نهضت مي شتابد. پيامي كه او به جنگليان مي رساند پيروزي آنها را در جنگ با قواي قزاق تضمين
مي كند.
|