جواني مشهور به حسن مطرب براي دزدي وارد خانه اي مي شود. در خانه مجاور روحاني اي به نام توحيد با موعظه هاي خود گروهي از اهالي محل را بر ضد نظام سلطنتي مي شوراند. پليس امنيتي براي دستگيري توحيد به محله هجوم مي آورد. در اين ميان حسن نيز بازداشت مي شود و در زندان به دليل شباهت به روحاني شكنجه مي شود. بازجو پي مي برد كه او توحيد نيست، با وعده و وعيد او را به هيت توحيد در
مي آورند و در يك مصاحبه تلويزيوني شركت مي دهند. حسن مطرب كه نقش خود را به خوبي بازي كرده است از زندگي مرفهي برخوردار مي شود، اما به دنبال برخوردهاي مردم كوچه و بازار و پدر توحيد، كه در زندان با او آشنا شده، از كرده خود پشيمان مي شود و عليه نظام سلطنتي سخنراني مي كند. پليس او را دستگير و اعدام مي كند.
|