همسر احمد ضيايي، دبير تاريخ در تصادف با اتومبيل دو آمريكايي به نام هاي اردوارد و پل به شدت زخمي
مي شود. قانون «كاپيتولاسيون» (مصونيت سياسي و اجتماعي آمريكايي ها در ايران) مانع از دستگيري و محاكمه آنها است. احمد عليه دو آمريكايي شكايت مي كند، اما به جايي نمي رسد در اين ميان همسرش فوت مي كند. احمد پس از فوت همسرش در كلاس درس برضد مصونيت سياسي و اجتمايي آمريكايي ها سخن مي گويد و با طرح نقشه اي، اردوارد را از پا درمي آورد، اما دستگير و روانه زندان مي شود. پس از دستگيري او همكار و دوست صميمي احمد روي تخته سياه كلاس مي نويسد: آخر كاپيتولاسيون.
|