ناصر، قاچاقچي سابقه دار هرويين، مي كوشد حميد بزرگ نيا را كه از او و گروهش بريده، از نو به همكاري جلب كند، حميد كه كارمندي متأهل است از همكاري با ناصر تن مي زند، اما به مرور در دام اعتياد اسير
مي شود. اصرار و نصيحت همسرش بي اثر است و سرانجام زن او را به مركز مبارزه با مواد مخدر معرفي
مي كند. حميد، ناصر و همكارانش دستگير مي شوند. ناصر اعدام مي شود و ديگران به حبس محكوم
مي شوند. حميد پس از ترك اعتياد و آزادي از زندان به آغوش خانواده باز مي گردد.
|