فئودالي به نام اكبر كلالي، كه به اطرافيان خود مقروض است، طبق نقشه برادرش ظاهراً به قتل مي رسد و قتلش را به گردن سيد علي رحمت پور، كارگر گاوداري كلالي مي اندازد. رحمت پور كه نمي تواند در بازجويي و دادگاه بي گناهي خود را اثبات كند، به پانزده سال زندان محكوم مي شود. پس از سپري شدن ايام محكوميت، در تلاش خود براي يافتن برادر كلالي، كه عليه او شهادت داده است، در مي يابد كه اكبر كلالي زنده است. رحمت پور با كلالي در محل كارش گلاويز مي شود و مجدداً دستگير، محاكمه و محكوم مي شود. پس از پيروزي انقلاب و بررسي پرونده ها رحمت پور آزاد مي شود و برادران كلالي دستگير
مي شوند.
|