مير ويس كلاه برداري است كه گاه در لباس بازرگانان و گاه در جامة طراران مردم را مي فريبد و از آنان پول مي گيرد. عياري، به نام نادر كه مدام در پي مير ويس است داروغه شهر را از اعمال او باخبر
مي سازد. داروغه حرف هاي نادر را نمي پذيرد و نادر تنها چاره را درآن مي بيند كه كيسة پول مير ويس را بربايد و ميان صاحبان اصلي آن تقسيم كند.
|