در كوران انقلاب دختري به نام كوكب در درگيري هاي خياباني كشته مي شود. والدين او، رحمت و نرگس، كه امور باغباني پاركي را به عهده دارند موضوع ناپديد شدن دخترشان را به مراجع قضايي اطلاع مي دهند. مأموران در پيگيري ماجرا متوجه مي شوند كه كوكب فعاليت هاي ضد سلطنتي داشته و كشته شده است. زن و شوهر از محل سكونت شان بيرون رانده مي شوند. مدتي بعد به واسطه دختري به نام مريم از سرنوشت كوكب مطلع مي شوند. كوشش هاي آن ها براي يافتن محل دفن دخترشان بي نتيجه مي ماند.
|