سيدمهدي يكي از مبارزان پرسابقه دلوار و از دوستان صميمي رئيسعلي دلواري است. او كه تصميم دارد با دختري مبارز ازدواج كند، در شب عروسي همراه با همولايتي هايش مورد تهاجم قواي انگليس قرار مي گيرد و دستگير مي شود. اما جوانان دلواري به تحريك يكي از مردان بانفوذ مذهبي در روزي كه قرار است سيدمهدي را اعدام كنند، با هجوم به محل اعدام باعث رهايي او مي شوند.
|