هادي به منظور انجام تحقيقات خود جهت فيلمسازي روانه كرواسي مي شود. عزيز دوست هادي در جريان مسافرت او به كرواسي با در اختيار قرار دادن يك نوار كاست، يك قطعه عكس، و يك نيمه پلاك از وي براي يافتن دختري بنام فاطمه كمك مي گيرد هادي بوسيله آشنايي با زني بنام حنيفه كه آشنا به زبان فارسي است به جستجوي فاطمه مي پردازند. در اين ميان هادي پي به رابطه قبلي عزيز و فاطمه برده و متوجه مي شود كه آنها قصد ازدواج داشته اند كه اين مطلب توسط اصغر دوست مشترك ميان عزيز و هادي پنهان مي شود. پليس كرواسي هادي را بعلت نداشتن ويزاي آن كشور از كرواسي بيرون كرده و هادي و حنيفه در جستجوي فاطمه به بوسني و جبهه جنگ منتقل مي شوند. هادي در جريان درگيري نيروهاي بوسنيايي صرب مجروح شده و به عقب منتقل مي شود. فاطمه نيمه پلاك را بدون يافتن هيچ اطلاعاتي از آن پيدا نمي كند.
|