عباس خاكپور بعد از چند حركت شكست خورده براي گرفتن ويزاي آمريكا، به پيشنهاد يك دلال ايراني تغيير چهره داده و به ظاهر يك زن درمي آيد. با اين ترفند او مي تواند ويزاي مهاجرت به آمريكا را بگيرد. اما در اين بين با زني ايراني (دنيا) آشنا مي شود كه توسط شوهر سابقش به تركيه كشانده شده و آواره و سرگردان به حال خود رها شده است. خاكپور كه رفته رفته به زن دل بسته، فكر سفر به آمريكا را از سر بيرون مي كند و تصميم مي گيرد به ظاهر قبلي خود بازگشته با دنيا ازدواج كند و به ايران باز گردد.
|