|
|
|
خلاصه داستان : |
«رسول رحماني» مالك يك مزرعه گوجه فرنگي است و كارخانهاي هم در كنار آن دارد. او كه چند سال پيش همسرش را از دست داده است، تنها زندگي ميكند. «نوبر كرداني» زني است كه سرپرستي خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است كار كند. او به همراه چند زن ديگر براي كار در مزرعه انتخاب ميشود و...
|
|
|