«بي بي» براي نجات «كوكب» از يك ازدواج اجباري، سند قطعه زميني را كه مهريهاش است براي فروش، به بنگاه معاملات ملكي «اسدي» ميبرد. دلال ديگري به نام «شكوري» كه از مدتها پيش در پي خريد اين زمين بوده، پي ميبرد كه «بي بي» از قيمت واقعي زمينش بي اطلاع است. دو بنگاهدار همدست ميشوند تا زمين را مفت و ارزان از چنگ «بي بي» درآورند. اما اتفاقي كه پيش ميآيد نقشه آنها را عقب مي اندازد. سرانجام بي بي زمين را به يك سازمان خيريه واگذار مي كند و...
|