قسمت اول (باربر): به باربري باري را سپرده اند تا به مقصد برساند. مشكلات زندگي و نيازهاي خانواده باربر را وسوسه مي كند كه بار را بربايد.
قسمت دوم (پرده ي روشن): رحيم كه با عكاسي روزگار مي گذراند به دوربينش علاقه ي زيادي دارد؛ زيرا تنها وسيله اي است كه با آن امرار معاش مي كند. او پس از روبرو شدن با مردي كه براي ادامه ي زندگي خود و خانواده اش دچار مشكلات فراوان است براي ياري به مرد از وسيله ي گذران خود چشم مي پوشد.
قسمت سوم (يك شب و يك غريبه): يك راننده كه پسرش در جبهه شهيد شده، شب هنگام، مسافري را سوار مي كند كه تا مقصد او را به دنياي روحاني فرزند شهيدش مي برد.
|