پسر نوجواني به نام قره خان، با كشته شدن پدر ناتني اش هاوارخان، از طريق مادرش نرگس درمي يابد كه پدر واقعي اش رشيد ـ قاتل هاوار ـ بوده است. رشيد توسط برادران هاوار كشته مي شود و آنها كه به تحريك مادرشان نرگس را قاتل اصلي هاوار مي دانند، توطئه اي براي كشتن نرگس ترتيب مي دهند. با كمك فتاح، يكي از برادران هاوار، قره خان و مادرش از روستا مي گريزند اما ديگر برادران سرمي رسند و نرگس را به قتل مي رسانند. عموحيدر و رحمان، مرداني كه در جواني به رشيد پناه داده بودند، به خانه برادران هاوار مي آيند و پس از يك درگيري خونبار، به كمك قره خان، با فداكردن جانشان، برادران ظالم روستا را به هلاكت مي رسانند.
|