ماري، دختري فرانسوي از گروه صليب سرخ فرانسه به كمك آسيب ديدگان جنگ نيروهاي اسراييلي و مسلمانان در لبنان آمده است. او و همكارانش هنگامي كه تعدادي از بچه هاي بي سرپرست را از خيابان جمع كرده اند، توسط نيروهاي اسراييلي در جاده متوقف مي شوند. اسراييلي ها كه حضور نيروهاي صليب سرخ را به عنوان شاهدان جنايت هاي خود مزاحم مي بينند؛ آمبولانس را منفجر مي كنند. ولي ماري موفق به فرار مي شود. از طرفي، دو جوان مسلمان كه همرزم مجروح خود، ابوقاسم را حمل مي كنند، در ميانه راه با ماري همسفر مي شوند. با هجوم نيروهاي اسراييلي كه در تعقيب گروه مسلمانان بوده اند، ابوقاسم كه پسرش قبلاً شهيد شده و همسرش چشم انتظار اوست، خود را در مقابل اسراييلي ها قرار مي دهد و با شهادت خود، عده زيادي از مهاجمان را نيز از طريق مواد منفجره اي كه به خود بسته، نابود مي كند. دو مبارز مسلمان و ماري به كمك كايت از ارتفاعات به سوي مقصد خود پرواز مي كنند.
|