حميد شفيعي پس از مرگ همسرش مهتاب، زندگي جديدي را با فرزند او آرش شروع مي كند. معتمدي عموي آرش كه در خارج از كشور به سر مي برد براي بردن آرش به ايران باز مي گردد. حميد با مراجعه به وكيل، او را در جريان قرار داده و از او تقاضاي كمك مي كند. وكيل جوان (مرادي) نيز با مراجعه به استاد خود موضوع را مطرح كرده و با او مشورت مي كند غافل از اينكه استاد وكيل معتمدي نيز هست. دادگاه پس از برگزاري جلسات مختلف رأي نهايي را صادر كرده و آرش را به معتمدي واگذار مي كند. سرانجام مرادي بطور اتفاقي در جريان ارتباط استاد خود و معتمدي قرار گرفته و معتمدي را از قصد خود منصرف مي سازد. معتمدي به خارج از كشور رفته و حميد نيز با خواهر مهتاب (مينا) ازدواج مي كند.
|