يك شركت تجاري در ايران اقدام به فعاليت هاي جاسوسي در زمينه خروج اطلاعات سياسي و نظامي كرده است و براي رسيدن به اطلاعات، فردي به نام «اسي» كه از خارج كشور آمده خانم پارسا را كه از كارمندان شركت است و به ديسكت هاي اطلاعاتي دسترسي دارد، تهديد به مرگ مي كند و خانم پارسا از ترس كشته شدن خودش و پسرش قول همكاري مي دهد. نيروهاي اطلاعاتي پليس از موضوع مطلع مي شوند و با تحت نظر گرفتن خانم پارسا موفق مي شوند باندي را كه مشغول فعاليت هاي جاسوسي است شناسايي كنند. اسي نيز در حالي كه قصد ربودن پسرخانم پارسا را داشت به هلاكت رسيد.
|