|
|
|
خلاصه داستان : |
رضا نوجوان اهوازي براي گذراندن تعطيلات نوروزي و ديدار از اقوامش راهي تهران مي شود. او در قطار با پيرزني آشنا مي شود كه براي سفر به آلمان و ديدار از فرزندش عازم تهران است. در تهران پيرزن به خاطر ناراحتي قلبي نمي تواند به آلمان پرواز كند و رضا او را در بيمارستان بستري مي كند...
|
|
|