در خانواده كمالي، مينا در انتظار تولد نوزادي است كه قرار است مادرش او را به دنيا بياورد. مينا در خيال خود نوزاد را دختر تصور مي كند تا نام غنچه را بر او بگذارد. اما نوزادي كه به دنيا مي آيد برخلاف
پيش بيني مينا پسر است. مينا كه تحمل حضور برادر را ندارد، دست به بدرفتاري مي زند، ماجراهايي پيش مي آيد كه نهايتاً به پذيرش مينا از واقعيت منتهي مي گردد.
|